انگیزه چیست
اگر بگوییم چون در زندگی مشکل هست دیگر نمی توان به زندگی امیدوار بود، حرف درستی نیست. زیرا اگر بدین شکل به زندگی بنگریم پس قطعا نباید در دنیا هیج فرد امیدوار و باانگیزه ای وجود داشته باشد. هیچ اختراعی نباید در دنیا صورت می گرفت؛ زیرا تا فرد به کوچکترین مشکلی در کار بر می خورد انگیزه و امید خود را از دست می داد. یا هیچ فوتبالیست معروفی نباید وجود می داشت زیرا اگر توپش وارد دروازه نمی شد ناامید و بی انگیزه می شد و فوتبال را کنار می گذاشت.فکر می کنید علی دایی چند گل ملی زده است؟ او با ۱۰۹ گل ملی بهترین گلزن ملی دنیاست و اقای گل جهان است. اما آیا تمام شوت هایش وارد دروازه و تبدیل به گل شده است؟ علی دایی از وقتی فوتبال را شروع کرده هزاران گل نزده دارد. هزاران شوت دارد که به تیرک دروازه خورده و هزاران شکست داشته اما ما فقط پیروزی ها و گل هایش را دیده ایم. اگر او از همان ابتدا با یک شکست کوچک فوتبال را کنار می گذاشت آیا الان به این موفقیت می رسید؟
انگیزه چیست ؟ افراد بسیاری هستند که در زندگی موفق نیستند، نه بخاطر اینکه استعداد، مهارت یا توانایی ندارند، بلکه بخاطر اینکه انگیزه کافی ندارند و خیلی زود خسته می شوند و به بهانه های مختلف کاری که انجام می دهند را رها می کنند.
یقینا داشتن امید در شرایط سخت زندگی کار آسان و راحتی نیست. بی شک بزرگترین هنر هر انسانی امیدوار بودن در شرایط سخت و دشوار زندگی است.
انگیزه ای برای زندگی ندارم
در این مقاله می خواهم شما را با ۳ تکنیک فوق العاده مهم ایجاد انگیزه برای زندگی آشنا کنم که اگر آنها را به کار بگیرید چراغ انگیزه در شما هیچگاه خاموش نخواهد شد.
ایجاد انگیزه برای زندگی
۱- تکنیک اول ایجاد انگیزه برای زندگی : داشتن علاقه و اشتیاق به کارهایی که انجام می دهید.یکی از نکات مهم که باید برای ایجاد و حفظ انگیزه به آن توجه بسیاری داشت انجام کارهایی است که به آن اشتیاق و علاقه دارید. اگر در مورد کار و مسیری که در زندگیتان طی می کنید شور و اشتیاق فوقالعادهای داشته باشید، همیشه برای انجام کارهایتان باانگیزه خواهید بود و برای انجام مسئولیتها و تکمیل وظایفتان هر کاری که از دستتان برمیآید را انجام خواهید داد.
شما نباید صبح ها افسرده و بی میل از خواب بلند شوید. نباید فردی همیشه خسته و اخمو باشید و از کارهایی که در طول روز می کنید نفرت داشته باشید. شما نباید تمام انرژی خود را صرف تحمل کردن رئیس و دیگر اطرافیانتان بکنید. شما نباید هر روز جمله «این زندگی کردن نیست» را با خود تکرار کنید.
شما باید خوشحال باشید که باز صبح شده است. اشتیاق و علاقه تان هر چیزی که باشد، سرگرم آن شدن به شما انرژی میدهد و با انگیزه بیشتری هدفتان را دنبال کنید. کاری که برایتان مثل تفریح و سرگرمی است دوست دارید ساعت ها برایش وقت بگذارید.
یک بار توماس ادیسون گفت: من در تمام عمرم یک روز کاری هم نداشتم، همه اش تفریح و لذت بود. خیلی از انسانهای موفق هم شبیه او هستند. برای همین اگر دنبال رویاهایتان بروید، بقیه چیزها همگی سرجای خودشان قرار می گیرند. شاید وقتش رسیده که بالاخره انتخاب کنید؟
چگونه انگیزه خود را از دست ندهیم
بیایید برای لحظه ای به زندگیتان نگاه کنید. برای داشتن انگیزه در زندگی باید هدفی را دنبال کنید که به آن علاقه مند باشید شما باید با علاقه کار کنید. اگر کار روزمره تان شما را خسته کرده و هیچ علاقه ای به آن ندارید، وقتش است که دنبال کاری بروید که دوست دارید.
هیچکس نمی داند تا کی زنده است، پس چرا باید در زندگی کارهایی را انجام دهیم که از آن لذت نمی بریم؟
ایجاد انگیزه در زندگی
۲- تکنیک دوم ایجاد انگیزه برای زندگی : یک مجله موفقیت برای خود درست کنید.یکی دیگر از راه های ایجاد انگیزه برای زندگی در نظر گرفتن موفقیت های هر چند کوچک و لذت بردن از آنهاست. یک دفتر تهیه کنید و تمام موفقیت های قبلی زندگیتان، موفقیت هایی که بعداً به آن دست پیدا می کنید و شادی های زندگیتان را در آن ثبت کنید. گاهی وقت بگذارید و نوشته هایتان را بخوانید، این می تواند منبع انگیزه خوبی برای شما باشد.
۳- تکنیک سوم ایجاد انگیزه برای زندگی : به دنبال الگوی موفق باشید تا انگیزه تان چند برابر شود.
هر رویایی که در سر دارید احتمال اینکه افراد موفق در آن زمینه وجود داشته باشند زیاد است. پس به دنبال افرادی باشید کاری را که می خواهید انجام دهید را قبلا انجام دادند. اگر در اطرافتان نیست بدنبال آن در کتابها، فیلم های آموزشی و یا وب سایت های شخصی بگردید و از اشتباهات، شکست ها و پیروزی های آنها استفاده کنید.
اینکه دیگران هم همین راه را رفته باشند و به موفقیت رسیده باشند به شما انگیزه زیادی می دهد. مثلاً فردی تعریف می کرد همسرم به بیماری سرطان مبتلا شد. با اینکه در ابتدا از لحاظ روحی ضربه شدید خورد اما بعد از مدتی گفت: «من فلانی را که قبلاً سرطان داشت اما الان خوب شده تجسم می کنم. او توانست از پس این بیماری بر بیاید بنابراین من هم می توانم.» او با این روش انگیزه و امید خود را برای مبارزه با بیماری اش چندین برابر کرد.
چرا انگیزه ندارم ؟ افرادی زیادی برای مشاوره به من مراجعه می کنند و میگویند: چرا انگیزه ندارم ؟
چگونه انگیزه خود را قوی کنیم
علی ۲۳ سال داشت و به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده بود. او می گفت نمی دانم چرا میل و انگیزه ای برای زندگی و یافتن شغل مناسب ندارم. سحر ۳۰ ساله هم مدتی بود که می خواست لاغر کند اما می گفت دیگر حوصله و انگیزه رژیم گرفتن را ندارم و افراد بسیاری که هر کدام از بی انگیزگی در زندگی شکایت داشتند.
چرا انگیزه ندارم
وجود انگیزه و عدم انگیزه در زندگی از چه عواملی نشات می گیرد:۱- عامل اول بی انگیزگی در زندگی : انسانها در برابر این موضوع که رویدادهای زندگی تحت کنترل آنهاست یا نه، به دو دسته تقسیم میشوند.
گروه اول کسانی هستند که میگویند مسئولیت زندگی برعهده خودمان است و سرنوشت را خودمان می سازیم.
گروه دوم برعکس این افراد، باور دارند اتفاقاتی که در زندگی پیش میآید، به آنها مربوط نیست و این جبر روزگار است که بر انها چیزی را تحمیل می کند. فردی که احساس میکند رویدادها و اتفاقات را نمیتواند کنترل کند، باور دارد سعی و تلاشش هم بیهوده است.
مثلا دانشآموزی که فکر میکند هر چقدر درس بخواند باز هم معلم به او نمره کم میدهد برای درس خواندن بی انگیزه می شود. یا کارمندی که باور دارد، مدیر با او سر لج دارد و به کارهایش بها نمی دهد، دست از سعی و تلاش برمیدارد و دیگر شور و شوقی برای ادامه کار ندارد.
چگونه به خودمان انگیزه بدهیم
چرا بی انگیزه ام
۲- عامل دوم : گرفتن تصمیم های زیاد نیز از علل بی انگیزگی محسوب می شود.اهمیتی ندارد که چقدر منطقی و روشنفکر باشید، شما نمی توانید مدام و پشت سر هم تصمیم بگیرید. در این وضعیت هر چه انتخاب های پیش روی شما بیشتر باشد، انجام آنها توسط مغز مشکل تر می شود و گاهی مغز به دنبال یک راه فرار (در رفتن از زیر کار) خواهد گشت چیزی که آن را بی میلی برای انجام کار می دانید.
خستگی از تصمیم گیری فقط با تصمیم های بزرگ پیش نمی آید. تعداد زیادی تصمیم کوچک هم می توانند به مرور چنین خستگی ای ایجاد کنند. پس اگر انتخاب هایتان را مدیریت نکنید، حال این انتخاب ها کوچک باشند یا بزرگ، به مرور دچار این خستگی و بی انگیزگی خواهید شد.
۳- عامل سوم چرا من انگیزه ندارم : طرد شدن از سوی دیگران می تواند انگیزه را نابود کند.
زمانی که شما طرد می شوید یا حرف های شما پذیرفته نمی شود، تمایل به تلاشتان را از دست می دهید. زیرا فکر می کنید که دیگر هیچ کسی به تلاش شما اهمیت نمی دهد. واضح است که عدم پذیرش شما توسط یک یا چند نفر، اتفاق مهمی نیست و به معنی طرد شدن از کل انسان ها نیست، اما اثری که روی شما می گذارد ممکن است به همان اندازه بزرگ باشد.
زندگی بالا و پایین های بسیار دارد اگر یاد نگیرید که چگونه انگیزه و امید خود را حفظ کنید هر زمان که اتفاق ناخوشایندی برایتان بیفتد، شدیداً احساس ناخوشنودی خواهید کرد.
چطور انگیزه پیدا کنیم شاید شما هم جزء آن دسته از افرادی باشید که با خود می گویید: هدف دارم ولی انگیزه ندارم یعنی اهدافی در زندگی دارید و رویاهایی را در سر می پرورانید اما هنوز برای رسیدن به آنها قدمی برنداشته اید و این ذهنیت را دارید که رویاهایتان نمی تواند رنگ واقعیت بگیرد.
آیا هدف خود را دست نیافتی می بینند. و نور امید و انگیزه در دلتان کمرنگ شده است؟ اگر می خواهید جزء افرادی نباشید که با حسرت به گذشته خود نگاه می کنند مقاله « هدف دارم ولی انگیزه ندارم » را با دقت بخوانید.
همه ما در زندگی خود اهدافی داریم که دلمان می خواهد به آنها برسیم. برای رسیدن به هدف باید تلاش کرد. این تلاش نیازمند وجود انگیزه است. اما چگونه برای خود ایجاد انگیزه کنید؟ مهم ترین عوامل ایجاد انگیزه در زندگی چیست؟
شاید پیش خود بگویید: بسیاری ازمواقع پیش آمده برای انجام کاری بی نهایت هیجان زده بوده ام اما پس از گذشت زمان کم کم از شدت شور و هیجانم کاسته شده است و انرژی و انگیزه خود را از دست می دهم و آن را نیمه کاره رها می کنم.
هدف دارم ولی انگیزه ندارم
باید بگویم این مشکل همه افراد است. اما برای این منظور راهکار هایی وجود دارد که می توان انگیزه و امید را تا پایان کار حفظ کرد. یکی از راهکارها برای شما که می گویید هدف دارم ولی انگیزه ندارم این است:راهکار: اگر هدف بزرگی در زندگی دارید آن را به هدفهای کوچکتر بشکنید.
اگر به کارهای بزرگ و به ظاهر غیر ممکن فکر می کنید تمام انگیزه خود را از بین می برید.دلایل بی انگیزگی در زندگی به جای غرق شدن در این افکار و اینکه اجازه دهید خواسته هایتان همانطور دور بمانند، بلند شوید و وظایف خود را به کارهای کوچک تر و دست یافتنی تر تقسیم کنید. یعنی هدف بلند مدت خود را به چندین هدف کوتاه مدت تقسیم کنید. اینطوری با یک به یک انجام دادن کارها احساس موفقیت می کنید.
اگر می ترسید یک کار بزرگ را شروع کنید یا نمی خواهید انگیزه و انرژی خود را در هنگام انجام آن از دست بدهید، حتماً آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنید. کارهای کوچکتر باعث می شود که از لحاظ روانی راحت تر بتوانید به خواسته تان نزدیک شوید و آن را شروع کنید. زیرا با انجام هر یک از این تکه ها و تمام کردن آنها، حس موفقیت به شما دست می دهد و انگیزه شما برای انجام بقیه بالاتر می رود.
هدف دارم ولی انگیزه ندارم چه کنم ؟ بر فرض اگر هدف شما اینست که تا ۵ سال دیگر آرایشگر ماهری شوید برای رسیدن به این هدف باید چه کنید؟ چه استراتژی ها و چه برنامه های کوچک و بزرگی باید بریزید؟
مثلاً پرس و جو کردید و فهمیدید بهتر است برای آرایشگری ابتدا به مدت یک سال در آموزشگاه، دهنده مدرک دیپلم آرایشگری فنی حرفه ای ثبت نام کنید و ابتدا آرایشگری را به صورت اصولی و کلی بیاموزید. پس هدف کوچکتر شما می شود یادگیری آرایشگری به صورت کلی. سال بعد در حوزه های تخصصی و مورد علاقه خود دوره بروید. مثلاً ۶ ماه دوره کوتاهی مو بروید. بعد از آن ۶ ماه دیگر دوره رنگ و مش مو و البته حداقل به مدت یک سال در آرایشگری شاگردی کنید تا مهارت ها و نکات ریز را بیاموزید.
شما باید بدانید قدم های بعدی برای رسیدن به هدف بزرگتان چیست و برایش برنامه ریزی مالی و زمانی بکنید. اگر کارها را مرحله به مرحله انجام دهید، می توانید بزرگ ترین و پیچیده ترین کارها را به انجام برسانید.
هدف دارم انگیره ندارم . البته نکته فراموش نکنید هر هفته یا هر ماه پیشرفت خود را چک کنید. هر هدف کوچک و کوتاه مدتی را که با موفقیت پشت سر می گذارید خود را یک گام به هدف اصلی نزدیکتر ببینید. هر کسی دوست دارد بداند که هر روز چقدر به هدف و خواسته هایش در زندگی نزدیکتر می شود. اگر ببینید که در مسیر درست هستید و هر بار پیشرفت قابل ملاحظه ای می کنید، انگیزه شما بیشتر می شود؛ اما اگر ببینید در رسیدن به هدف تعلل می کنید، این تلنگری به شماست تا دوباره به مسیر اصلی برگردید.
در این مقاله می خواهم یکی از مهم ترین راههای ایجاد انگیزه در خود را به شما آموزش دهم.
قبل از اینکه راههای ایجاد انگیزه را به شما بگویم به این سوال پاسخ دهید: چگونه می توانید در حفظ انگیزه تان موفق باشید اگر شما هنوز نمی دانید که به کجا قرار است بروید؟
برای روشن شدن نور انگیزه، افزایش امید و ایجاد تغییرات مثبت در زندگیتان این است که ببینید واقعا چه می خواهید؟
دوست دارید به چه آرزوهایی در زندگیتان دست یابید؟ به کجا برسید؟ چه چیزهایی باعث می شود صبح ها زودتر از خواب بلند شوید و شب ها دیرتر به رختخواب بروید؟
هدف زندگی خود را دریابید.
بعضی افراد در انتخاب اهدافشان اشتباه می کنند و یک عمر حسرت می خورند، چرا کاری که دوست داشتند و در آن استعداد داشتند را دنبال نکردند؟ چرا به خاطر چشم و هم چشمی فلان کار را شروع کردند در صورتی که اصلاً آن را دوست نداشتند و یک عمر بی رغبت و بی انگیزه زندگی کردند؟
راههای ایجاد انگیزه
هدفی که هوشمندانه انتخاب شده باشد و شما واقعا از ته دل بخواهید به آن دست یابید به شما کمک می کند تا هر کاری را که لازم است انجام دهید تا جایی که سماجت و قدرت اراده شما برای دیگران شگفت انگیز و مثال زدنی خواهد بود و آنقدر توانمند خواهید شد تا به هدفتان هر چند با مشکلات فراوان دست یابید.آنچه که در این میان بسیار اهمیت دارد این است که اهدافتان را خود بر اساس علایق و استعدادهایتان انتخاب کنید، بدون اینکه به اعضای خانواده و دوستانتان اجازه دهید بر شما تاثیر بگذارند. اهدافی که اطرافیان به شما تحمیل می کنند هیچ تاثیری در ایجاد انگیزه شما ندارند.
راههای ایجاد انگیزه در زندگی : مراجعه کننده ای داشتم که تعریف می کرد: «اصلاً اهل درس و دانشگاه نبودم از همان دوران نوجوانی به کار آرایشگری علاقه فراوان داشتم. اما پدرم قبلاً رئیس بانک بود و دوست داشت من هم یک کار دولتی داشته باشم و شدیداً مخالف این بود که کار آرایشگری را دنبال کنم.
علی رغم میل باطنی ام حسابداری خواندم و به سفارش یکی از دوستان پدرم در اداره ای مشغول به کار شدم. هر کس مرا می بیند می گوید: خوش به حالت که فلان جا سر کار می روی. اما من هیچ انگیزه ای برای رفتن به سر کار ندارم. خدا خدا می کنم چند روز تعطیلی شود و سر کار نروم. از جلوی مغازه های آرایشگری که رد می شوم با حسرت نگاه می کنم و آرزو می کنم کاش من به جای صاحب آن بودم.»
راه های افزایش انگیزه
ای عزیزی که می گویی بی انگیزه هستم می خواهم توصیه ای در خصوص ایجاد انگیزه به شما بکنم:اگر به کاری که انجام می دهید علاقه ای نداشته باشید و در راستای استعدادهایتان نباشد حتی اگر اول کار را با شور و شوق شروع کنید مطمئنا بعد از مدتی با کوچکترین مشکلی انگیز و رغبت خود را از دست می دهید. پس به دنبال هدفی بروید که دلتان آنجاست. راهی را پیدا کنید که به زندگیتان معنا و مفهوم دهد. وقتی چیزی پیدا کردید که برایش زندگی کنید، مطمئناً بهتر زندگی خواهید کرد. معنای زندگی شما چیزی است که خودتان تعیین می کنید.
اگر تا به حال مسیر را اشتباه می آمدید هم اکنون تصمیم به تغییر آن بگیرید. اگر از شغل فعلی خود ناراضی هستید آن را عوض کنید. اگر ادامه تحصیل را دوست دارید هم اکنون اقدام کنید. هر موفقیتی با یک تصمیم و یک تغییر آغاز می شود. اگر تا به حال با دقت به این موضوع نگاه نکرده بود از امروز حتماً به آن توجه کنید. این خود شما هستید که سرنوشت زندگیتان را تعیین می کنید.